اگر مطلبی(یا پیامکی) رو در قسمت موضوعات پیدا نکرید و یا پیدا کردن موضوع مورد نظر شما کار سختی است حتما از جستوجوی بالای سایت استفاده کنید.
با تشکر
Arnsms.ir
تو نمی دانستی دلهره آن روز من از باب چه بود
و تو می خندیدی
و من پشیمانم سیب را دزدیدم
سیب دندان زده در دست تو بود
باغبان می دانست که دزد باغش منم
تو چرا ترسیدی؟!
و تو تقدیر منی
کاش می ماندی و
من قصه داغ اتشناک تو را از دلم می راندم
و در اندیشه آنم که چرا
باغچه همسایه سیب آزاد نداشت؟!
$$$$$$$$$
گاهی پیش میاید که تکه ای از (غذا) در گلویت گیر کند و بروی بسمت خفگی….
گاهی هم پیش میاید تکه ای از (قضا) در گلویت گیر کند و باز بروی به همان سمت خفگی…
معمولا حالت اول را چند جرعه آب حل میکند اما حالت دوم ..آب که هیچ…سر و کارش به آتش میکشد اغلب..!
حتی اگر خفه ات هم نکند چاره اش این است که بیایند از پشت بزنندت چنان که بیهوا بالایش بیاوری و فقط نمیری !
گاهی هم گیر میکند..کتکش را هم میخوری.. بالا هم نمیاید لاکردار…و از آن بدتر زنده هم میمانی بعدش!
بقیه در ادامه مطالب…